آخرین صاحب لوا
هنگامی که خداوند شیطان را بر سجده به آدم امر نمود شیطان گفت :
خداوندا مرا معاف دار از سجده آدم من تو را عبادت می کنم به طوری
که هیچ ملک مقربی و نبی مرسلی تو را آنچنان عبادت نکرده باشد
حق تعالی فرمود من محتاج به عبادت تو نیستم و می خواهم مرا به
نحوی که من اراده می کنم اطاعت کنی نه به دلخواه خود.
پس شیطان از سجده کردن به آدم ابا کرد و خداوند فرمود: بیرون رو
از آسمان که تو رانده ی درگاه منی شیطان گفت پس ثواب عمل من چه
شد ؟ خداوند فرمود: از دنیا آنچه بخواهی به مزد عمل تو می دهم
گفت پروردگارا تا روز بر انگیخته شدن خلایق در روز قیامت مرا مهلت
ده خداوند فرمود تو را مهلت دادم پس گفت مرا مسلط کن بر بنی آدم
فرمود مسلط نمودم گفت مرا مثل خون در رگهای بنی آدم جا ده
فرمود دادم گفت از نسل آدم یکی و از نسل من دو شیطان متولد شود
فرمود چنین قرار دادم گفت من ایشان را ببینم و ایشان مرا نبینند و به
هر صورتی که بخواهم بیرون آیم فرمود به تو دادم و فرمود وطن تو
و اولاد تو را در سینه های بنی آدم قرار دادم آن گاه گفت مرا بس است
(و قال بعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منم المخلصین)
گفت سو گند به عزت تو گمراه می کنم همه ایشان را مگر بندگان تو که
عمل خالص انجام می دهند
شیطان که رانده شد جز یک عطا نکرد
خود را برای سجده آدم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز
کان سجده به آدم و او بر خدا نکرد